بررسی نقش ویتامین D3 در تغذیه مرغ مادر گوشتی

نويسنده: سید رسول زهرایی

خلاصه

آزمایش با استفاده از جوجه های Ross x Ross که از تخمهای مرغهای مادر گوشتی متولد شده بودند و این مرغها از ویتامین D3 در سطوح مختلف استفاده کرده بودند بررسی شوند تا اثرات سطح ویتامین D3 در غذای مادر بر عملکرد و اختلالات پای جوجه ها بررسی شود. جوجه های خارج شده از تخم مرغهای 27، 41، 29، 36، 45، 52 هفته سن به ترتیب در آزمایشات 1، 2، 3، 4، 5، 6 شرکت کردند. مطالعات در محیط بدون نور ماورای بنفش انجام شد. آزمایشات 1 و 2 به عنوان طرحهای کاملا تصادفی با جیره های غذایی مادران انتخاب شدند وآزمایشات 3، 4، 5، 6 به عنوان طرحهای s plitplot با مصرف ویتامین D3 در تعدادی از جوجه ها در کل طرح ویتامین D3 در غذای مادران به عنوان زیر مجموعه طرح انجام شد. جوجه های آزمایشات 1 و 2 از غذای بدون ویتامین D3 تغذیه کردند در صورتیکه جوجه های آزمایشات 3 و 4 از 4 سطح ویتامین D3 استفاده کردند و جوجه های آزمایشات 5 و 6 از سطح 6 ویتامین D3 تغذیه کردند. بالابودن وزن بدن و خاکستر درشت نی پا در جوجه های متولد شده از مرغهایی که ویتامین D3 در همه آزمایشات مصرف می کردند دیده شد که کاهش بیماری ریکتز حاصل از کلسیم با مصرف ویتامین D در غذای جوجه ها دیده شد. ارزیابی تحقیق نشان می دهد که جوجه ها متولد شده از تخمهای مرغهای مصرف کننده 2000 یا Iu 4000 برای /kg D3 دارای وزن بدن زیاد بوده و جوجه های مصرف کننده از Iu3200 دارای وزن بدن بیشتر و خاکستر درشت نی بیشتر و کاهش بیماری ریکتز TD,Ca می باشند.

مقدمه

هیچکدام از مطالعات به بررسی اثرات ویتامین D3 بر غذای مرغهای تخمگذار و عملکرد و اختلالات پای جوجه هایشان نپرداخته اند. اختلالات پا در جوجه هایی که رشد سریع دارند یکی از مشکلات جهانی صنعت مرغداری است. عمومی ترین بیماری استخوانی در صنعت مرغداری، دیسکندر و پلازی درشت نی (TD) و ریکتز p , ca است. نقش ویتامین D3 در توسعه ریکتز ca (تغییرات اولیه در رشد درشت نی) توسط لانگ و همکارن (1983) گزارش شده است. (در تحقیق روی تغذیه مرغان تخمگذار که از ویتامین D3 استفاه می کنند.)
(1984) توصیه کرده که Iu200 ویتامین D3 برای هر کیلوگرم جیره غذایی جوجه های صفر تا 21 روزه و Iu300 برای نژادهای تخمگذار با تخم سفید مصرف شود که جذب 100 گرم در روز دارند. هرچند مطالعات انجام شده در محیط های بدون نور ماورای بنفش (UV) که ویتامین D3 به مصرف مرغان جوان تخم گذار میرسد بیش از توصیه NRC(1994) است. فیتس ووالدروپ (2003) به بررسی کاهش وقوع TPو شدت آن در مصرف ویتامین D3 در حدود /kg4000 در غذای مرغان تخمگذار پرداخته اند.
اخیرا مک کورمک و همکاران(2004) گزارش کردند که 1000 ویتامین D3در هر کیلوگرم غذا می تواند مانع از TD شود. چندین فاکتور مانند وجود محصولات فرعی جانوری در غذای اصلی، نور UV ، مقدار وجود کولکسی فرول در جوجه در زمانی که در تخم است و سطح مواد غذایی دیگر ممکن است روی رشد جوجه ها و مقدار نیاز آنها به ویتامین D3 برای بالابردن عملکرد، بالا بودن خاکستر استخوان و کاهش اختلال پای جوجه های اثر گذارد. نیاز مرغان تخمگذار به ویتامین D3 معمولا براساس خاکستر استخوان یا وجود نرمی استخوان در آنها تعیین می شود که مهمترین شاخص برای تعیین نسبت رشد هستند.
بخشی از ویتامین D3 مورد مرغها با قرار دادن آنها در معرض نور UV تامین می شود که باعث می شود ویتامین D3 را سنتز کنند. هرچند کاربرد مرغداریهای بدون پنجره با نور تابیده شده در بخشهای تجاری (مرغهای تخم گذار و تولید کننده جوجه) باعث می شود که پوست آنها ویتامین D3 در بدن تولید نکند و بیشتر ویتامین باید در مرغهای جوان از طریق غذا و یا کیسه زرده تامین شود. ادوارد و همکاران (1994، 1992)، الیوت و ادوارد (2003، 2000) و لدوا بادرو برسون (2003) به بررسی تاثیر مفید تابش UV بر کاهش بیماری استخوان در مرغها پرداخته اند. مورفی و همکاران (1936)، تبک و همکاران (1936)، و ادوارد (1995) نشان دادند که مقدار ویتامین D3 یا نور تابیده شده به مرغان تأثیر زیادی بر افزایش وزن بدن و خاکستر استخوان جوجه ها در طول 2 یا 3 هفته اول رشد آنها دارد. استیون و همکاران 1984 افزایش وزن بدن و خاکستر درشت نی را در جوجه هایی که از نژاد ترکیه ای بودند و 300، 900 و Iu2700 در کیلوگرم ویتامین D3 مصرف می کردند. بیشترین کار روی اختلال پای جوجه های جوان با تکیه بر غذای آنها یا طبیعت بوده است. هیچ بررسی روی غذای مادران جوجه های نژاد تخمگذار انجام نشده پس هدف از این تحقیق، تعیین اثرات ویتامین¬های D3 مادر بر عملکرد ویتامین اختلالات پای جوجه هاست.

مواد و روشها:

6 آزمایش برای 16 روز و با استفاده از جوجه های 1 روزه با ترکیب جنسی RossxRoss انجام شد که از تخمهایی بیرون آمده بودند که مرغان آن از ویتامین D3استفاده می کردند. سطح ویتامی D3استفاده شده در غذای مادر در شرایطی که آن مرغ پرورش یافته بود توسط آتنکیو و همکاران 2004 گزارش شد. 6 سطح ویتامین D3 به مرغان در سنین 25 تا 66 هفته داده شد. مرغانی که ویتامین D3 را بدون Iu دریافت می کردند در سن هفتگی در غذای آنها kg/ Iu 4000 ویتامین وجود داشت.
آزمایشات 1، 2، 3، 4، 5، 6 با جوجه هایی انجام شد که به ترتیب از مرغان 27، 41، 29، 36، 45، 52 هفته متولد شده بودند. غذای اصلی بر اساس غلات و کنجاله سویا بود. هیچ منبع ویتامین D3 درقالب ویتامین آنها استفاده نشد و هیچ محصول جانوری در غذای پایه برای تضمین این که فعالیت غیر عمد ویتامین D ایجاد شود قرار نگرفت.
جوجه ها و مرغهای روی تخم خوابیده بر طبق غذای مادری جدا شدند و سپس در آزمایشات مختلف استفاده گردیدند. مرغهای آزمایشات 1 و 2 از غذای بدون ویتامین D3 استفاده کردند ولی مرغان آزمایشات 3 و 4 از غذای فرآورده ی پایه با 4 سطح ویتامین D3 (0، 100، 200، 400) استفاده کردند و مرغان آزمایشات 5 و 6 هم از همین غذا با سطح ویتامین D3 (0، 200، 400، 800، 1600، 3200IU) استفاده کردند. غذای آزمایشی در ابتدای هر آزمایش ترکیب شدند.

آزمایشات 1 و 2 (مرغان 27 و 41 هفته)

آزمایشات 2 و 1 به عنوان طرح کاملا تصادفی با 6 روش تغذیه (برای مادر) انجام شد. سه و چهار تکرار برای 10 پرنده انجام شد(به ترتیب برای آزمایش 1و2). هیچ جوجه ای از مرغهای دریافت کننده غذایی بدون ویتامین در آزمایش D3 نبود. تعداد جوجه های به کار رفته در آزمایش 2 به ترتیب 180 و 240 مورد بود. در این آزمایش مرغها در مرغداری آزمایش شدند.

آزمایشات 3، 4، 5، 6 (مرغهای 29، 36، 45، 52 هفته):

آزمایشات 3، 4، 5، 6 به عنوان طرح واسطه با ویتامین D3 درغذای جوجه ها به عنوان طرح کلی و در غذای مادر به عنوان طرح فرعی انجام شد. طرح واسطه ساختار آشیانه ایی داشت.
آزمایشات3 و 4 دارای 24 روش اصلاحی ( 6 سطح D3 مادری و 4 سطح جوجه ها) بود و آزمایشات 5 و 6 هم دارای 30 روش بود. (5 سطح D3 مادری و 6 سطح جوجه ها)4 مرغ از هر گروه مادری به طور اتفاقی انتخاب شد، وزن شد و به صورت اتفاقی 12 مرغ در آزمایش 3، 4 و 24 مرغ در آزمایش 5 و 6 شرکت کردند. هیچ جوجه ای از مرغان مصرف کننده غذای مکمل با D3 در آزمایشان 4، 5، 6 نبود و هیچ جوجه ای از مرغان استفاده کننده kg/ IU 125 غذا در آزمایش 5 و 6 نبود. دلیل اینکه هیچ جوجه ای از مرغان مصرف کننده IU 125 ویتامین نبود این بود که پس از سن 36 هفتگی آنها از این روش کنار رفته بودند و تخمگذاری و روی تخم خوابیدن آنها کم بود. (به ترتیب). تعداد جوجه های استفاده شده در آزمایشات 3، 4، 5و 6 به ترتیب 288، 288، 480 و 480 بود. در این 4 آزمایش واحد تجربی و آزمایشی همان تغذیه ی مادری در مرغداری بود.
همه ی آزمایشات در قفس هایی انجام شد که با سیستم الکتریکی گرم می شود اشعه ی UV از اتاق حدف شد و با طریها با قرار دادن مهره های lite-a-Arm در ترکیب فلور سنتی اتاق و پایه های ثابت شدند. نور فلورنس 24 ساعت روز بود. دمای اتاقc 22 ثابت بود. همه ی آزمایشات با استفاده از شرایط محیطی یکسان انجام شدند. جوجه ها آب و غذا را دریافت می کردند.
در روز آخر هر آزمایش جوجه های آزمایش 2 و 6 به طور اتفاقی برای بررسی نمونه های پلاسمایی جدا شدند و برای Ca بررسی گردیدند. نمونه های خون آنها از نقطه قلب آنها گرفته شد. 4 جوجه آزمایش 2 مورد 6 روش بررسی قرار گرفتند و 2 جوجه هم در هر 30 روش آزمایش 6 مورد آزمایش خون قرار گرفتند. در همین روز، همه ی جوجه ها وزن شدند و با گاز CO2 خفه شدند. و از نظرTD و ریکتز Ca بررسی گردیدند. برش طولی روی درشت نی پای راست انجام شد TD و Ca بر اساس عرض صفحه رشد انجام شد و ظاهر بدن مطابق با روشهای شرح داده شده توسط ادوارد ولتمن (1984) و لانگ و همکاران (1984) بود. درشت نی چپ برای بررسی حجم خاکستر استخوان بر مبنای ماده خشک بدون چربی بررسی شد.
جذب غذا و راندمان و اثر غذایی برای هر روش در آزمایش 1 و 2 بررسی شد. در صورتیکه یکی از اثرات اصلی سطوح ویتامین D3 در غذای جوجه ها برای آزمایشات دیگر در نظر گرفته شد. دلیل عدم محاسبه جذب غذا و کمبود تاثیر اساسی سطوح ویتامین D3 برای غذای مادری این بود که جوجه های خارج شده از تخم از هر گروه مادری در مرغداری وجود داشتند.

آنالیز آماری:

آنالیز ها با استفاده از میانگین هر تکرار و مشاهده انجام شد. آنالیز رگرسیون (متعدد و ساده) برای کاهش معادله رگرسیون به صورت مجذور در مدلهای خطی از طریق SAS انجام شد. در آزمایشات 3، 4، 5، و 6 احتمال ضرایب رگراسیون، سطح ویتامین D3 غذای جوجه CD3 وCD3x CD3 D3 با استفاده از ارزش F محاسبه شده تقسیم بر میانگین مجذور بر مرغداری مصرف کننده ویتامین D3 انجام شد. با استفاده از مقدار می شد احتمالات دیگر را حساب کرد. این روابط وقتی وجود داشت که ضریب ضریب رگرسیون CD3با D3 مادری کمتر از 1% در رگراسیون چند فاکتوره بود. اثرات خطی یا مجذوری برای تأثیر اصلی دیده شد که در آن احتمال کمتر یا معادل 5% بود. همه ی ضرایب برای تعیین (r2) با استفاده از مجموع مجذورهای رگراسیون تقسیم بر کل مجموع مجذورها محاسبه شدند.

نتایج

آزمایش 1 (مرغهای 27 هفته):

هیچ اثری در غذای مادری برای تأثیر غذایی، وجود ریکتزCa و درجه بندی Ca وجود نداشت. هرچند وزن بدن با توجه به سطح ویتامین D3در غذای مادری افزایش یافت و خاکستر درشت نی هم دارای تاثیر درجه دوم بود. ریکتز کلسیم در 100% جوجه ها وجود داشت.

آزمایش 2 (مرغهای 41 هفته):

افزایش وزن بدن، جذب غذا و درصد خاکستر استخوان با افزایش ویتامین D3 در غذای مادر افزایش یافت. وجود ریکتز Ca در 100% مرغان مشاهده شد با اینکه ویتامین D3 غذای مادر افزایش داشت، هیچ تأثیری برای غذای مادری برای Ca پلاسما دیده نشد.

آزمایش 3 (مرغهای 29 هفته):

ارتباط معنی داری در ضریب رگرسیون براCD3 توسط MD3 در مورد وجود بیماری نرمی استخوان Ca دیده شد و انحنای پا در نقطه اتصال دیده شد. افزایش خطی در افزایش وزن بدن، خاکستر درشت نی وجود TD و کاهش وقوع ریکتز Ca با افزایش سطح ویتامین D3 غذای مادری جوجه ها دیده شد. کاهش خطی نرمی استخوان Ca در جوجه با افزایش ویتامین D3 در غذای مادر دیده شد. هرچند اثرات مهمی برای جیره¬ی غذایی مادر با توجه به افزایش وزن بدن، خاکستر استخوان یا TDدیده نشد.
افزایش خطی جذب غذایی و اثر غذایی با افزایش سطح ویتامین D3 در غذای جوجه ها دیده شد. میانگین جذب غذایی 14 ±315، 3 ± 333، 17 ± 342، 15 ± 383 و میانگین اثر غذایی 18% ± 584%، 2% ±712%، 3% ± 738% و 22% ±81% به ترتیب برای صفر، 100، 200 و IU/kg4000 ویتامین D3 در جیره ی غذایی جوجه بود.

آزمایش 4 (مرغهای 36 هفته):

ارتباط معنی دارای میان MD3 , CD3 برای هیچ کدام از مطالعات دیده نشد. وقتی رگرسیون ساده برای تأثیر اصلی CD3 استفاده شد، افزایش وزن بدن، خاکستر درشت نی و وجود TD ریکتزCa برای غذاهای دارای ویتامین D3 در غذای مادر ارتباط خطی داشت.
جذب غذا متأثر غذایی با افزایش ویتامین D3 در غذای جوجه بیشتر شد. به علاوه تأثیر غذایی حالت غیر خطی داشت. میانگین جذب غذایی 13±301، 3 ± 343، 12± 364،19 ± 449 و میانگین تأثیر غذایی 026/0 ±627/0، 012/0 ± 721/0، 023/0± 737/0، 013/0 ± 704/0 برای مصرف صفر، 100، 200، IU/kg 300 ویتامین D3 بود.

آزمایش 5 (مرغهای 45 هفته):

هیچ ارتباطی برای ضریب رگرسیون، CD3توسط MD3 مشاهده نشد و احتمال کمتر از 22% برای ملاکهای مورد مطالعه CD3
بررسی شد. وقتی رگرسیون ساده روی تأثیر بررسی شد، تأثیر خطی مثبت در افزایش وزن بدن و خاکستر درشت نی و اثر خطی منفی در وجود TD و نرمی استخوان Ca با افزایش D3 در جیره غذایی جوجه ها دیده شد. افزایش وزن بدن نشان داد ارتباط مثبتی میان ویتامین D3 در غذای جانور و افزایش بدن وجود دارد.
اثرات درجه دوم و خطی جذب غذا و تأثیر خطی تأثیر غذایی با افزایش ویتامین D3 در غذا دیده شد. میانگین جذب غذا 18±346، 7±400، 8±412، 13±462، 12±478، 16±511 و میانگین ارزش غذایی 011/0±699/0، 016/0± 797/0، 012/0±797/0، 017/0±809/0،121/0± برای مصرف صفر، 200، 400، 800، 1600، U/Kg3200 ویتامین D3 دیده شد.

آزمایش 6 (مرغهای 52 هفته):

معمولا جوجه های از تخم درآمده که ویتامین D3 زیادی مصرف کردند سنگین تر بودند. ارتباط زیادی میان ضریب رگرسیون MD3 , CD3 برای افزایش بدن دیده شد. این ارتباط نشان داد که سطوح متفاوت ویتامین D3 در جیره ی غذایی جوجه و مادر می تواند اثرات مختلفی روی افزایش وزن داشته باشد. ترکیب سطوح ویتامین D3 حاصل از حداکثر وزن بدن با استفاده از رگرسیون در غذا ی جوجه IU/kg 212 و در غذای مادر IU/kg2907 بود. خاکستر درشت نی همین الگو را دنبال می کرد و ارتباط CD3×MD3 چندان زیاد نبود، افزایش بدن، خاکستر استخوان، Ca پلاسما که افزایش یافته بود وجود و TD نرمی استخوان Ca و کاهش TD و نرمی استخوان Ca با مصرف D3 در غذای مادر دیده شد.
اثرات خطی و درجه دوم جذب غذا در راندمان غذایی با افزایش سطح ویتامین D3 درغذا همراه بود. میانگین جذب غذا 12±390، 4± 478، 6±521، 8 ±543، 8± 569،10 ± 585 و میانگین راندمان غذا هم 006/0± 732/0، 004/0± 733/0، 002/0 ± 785/0، 008/0 ±780/0، 005/0±780/0 و014/0 ±776/0 برای مصرف صفر ، 200، 400، 800، 1600 و IU/Kg 3200 ویتامین D3 بود.

نتایج تطبیقی حاصل از 6 آزمایش:

جوجه های آزمایش 2 وزن بدن بیشتر و جذب غذای بیشتری نسبت به جوجه های آزمایش 1 داشتند. خاکستر استخوانی کم و بالا بودن وجود ریکتز Ca در آزمایش 4 بیش از آزمایش 3 بود. افزایش وزن بدن و خاکستر استخوان کم و بودن TD وریکتز Ca در آزمایش 6 بیش از آزمایش 5 بود. معمولا جوجه هایی که از مرغهای مسن تر بودند افزایش وزن بیشتر نسبت به جوجه های مرغهای جوانتر در زمان مقایسه آزمایشات در یک طرح داشتند.
عموما جوجه های خارج شده از تخم مرغهای تخم گذار از نژاد گوشتی سطح ویتامین D3 بیشتری داشتند و افزایش وزن آنها بیش از جوجه هایی بود که ویتامین D3 کمتری مصرف می کردند. تأثیر غذای مادری بر افزایش وزن در آزمایشات 2، 4، 5و 6 و خاکستر استخوانی درشت نی در آزمایشات 2 و 6 دیده شد. اثرات مهم غذای مادری در آزمایشات 1 و 3 (جوجه های خارج شده از تخم از مادران 27 و 29 هفته سن) برای مطالعات روی ملاکها بررسی شد. وقتی 2 طرح مساوی (آزمایشات 1 و 3) برای جوجه های خارج شده از تخم مرغان 41 و 36 هفته (آزمایش 2 و 4) انجام شد اثرات جیره ی غذایی روی افزایش زن جوجه ها دیده شد.
در آزمایش های 5 و 6 وجود TD با افزایش سطح D3 در غذای جوجه ها افزایش یافت. در صورتیکه در آزمایش 3 و 4 نتیجه عکس بود و TDزیاد شد.TD و ریکتز Ca با افزایش D3 در غذای جوجه زیاد بود. در آزمایش 5 و 6 TD با مصرف Iu 3200 به ترتیب 5/7 و 7/6% بود. اعداد دیگری برای نرمی استخوان Ca به ترتیب 21 و 13% بود.

بحث:

نتایج کار نشان داد که سطح ویتامین D3 در غذای مادر روی بهبود وزن بدن جوجه ها اثر دارد. این نتایج مطابق با نظرات تبک و همکاران (1936) یا کریمینگ(1966) و ادوارد و همکاران (1955) است که روی جوجه های مرغان تخمگذار انجام دادند. در آزمایشات، آنها بهبودهایی را در وزن بدن جوجه¬های مرغابی که ویتامین D3 زیاد مصرف می کردند، دیدند.
افزایش سطح ویتامین D3 در غذای جوجه ها باعث افزایش وزن جوجه شد. افزایش خطی بدون افزایش وزن بدن توسط ادوراد و همکاران (2002) و کاسیم و ادوراد (2000) با استفاده از مصرف کم ویتامین D3دیده شده است (kg/IU 1200 غذا در سطح حداکثر) و مک کورماک و همکاران هم به آن (2004) پرداخته اند. هرچند این تحقیق متفاوت است ولی افزایش وزن بدن توسط چند محقق و استفاده از چند سطح ویتامین D3 در غذای جوجه در محیط بدون نورUV دیده شد. در این تحقیق اطلاعات نشان دادند که همه ی جوجه هایی که از یک سطح ویتامین D3 استفاده می کردند یکسان نبودند. جوجه هایی که ازمرغانی بودند که از یک سطح ویتامین D3 کمتری مصرف می کردند به سطوح مختلف D3 در غذای جوجه متفاوت از جوجه هایی از مرغانی بودند که ویتامین D3 کافی مصرف می کردند، پاسخ می دادند.
انتقال ویتامین D3 از مرغان به تخم ها در ارتباط با مقدار ویتامین D3 در غذاست. ماتیلا و همکاران (1999) افزایش خطی ویتامین Dحجم 25 هیدروکسی کولکلسی فرول را در زرده های تخم و افزایش ویتامین D3 را در غذای مرغ ها مشاهده کردند. در این تحقیق، سه سطح ویتامین D3 به مرغان تخمگذار داده شد. مقدار ویتامین D3 موجود در تخم های مرغان تخم گذار 6 هفته پس از مصرف آزمایشی غذا به مقدار4/1، 4/3 و gr100/ Mg 23 زرده تخم برای جیره های 6/26، 4/62 و Mg/kg 216 (به ترتیب) دیده شد. مقادیر بعدی 21 هیدروکسی کولکلسی فرول در زرده تخم مرغ 5/0، 1 و 5/1 میکروگرم در هر 100 گرم از زرده تخم بود.
عدم وجود تأثیر غذای مادری در آزمایشات 1 و 3 نشان می دهد که همه جوجه ها در زمان خارج شدن از تخم دارای ویتامین D یکسان هستند. در تحقیق انجام شده توسط آتنکیو و همکاران روی مرغان تخم گذار و جوجه های تولید شده، تأثیر سطح ویتامین D3 در جیره¬ی غذایی مرغان بر عملکرد مرغان قبل از سن 29 هفتگی دیده شد. تصور شده که مرغان در سن 29 هفتگی هنوز از تبدیل و انتقال D3 به تخم ها استفاده می کنند. وقتی تولید تخم ادامه دارد تأثیر ویتامین D3 دیده شد زیرا D3 از بدن مرغان وارد تخم ها با نسبت کمتر می شود. این نتایج نشان می دهد که جوجه هایی که در آزمایش 1 و 3 استفاده شده اند (از مرغان 27 و 29 هفته) معمولا تبدیل به ویتامین D3 بیشتری در کیسه ی زرده در روز اول نسبت به جوجه های آزمایشات 2 و 4 دارند.
بالاترین عملکرد جوجه های آزمایش 4 ( از مرغان تخمگذار 52 هفته ایی ) در مقایسه با جوجه های آزمایش 3 (از مرغان 43 هفته ایی) تولید تخم را در 52 هفته ایی کم می کند. در این تولید کم تخم، احتمالا مقدار انتقال D3 به تخم بیشتر است و جوجه های آزمایش 4 نسبت به جوجه های آزمایش 3، نسبت تبدیل D3 بیشتری دارند.
بر طبق برخی مطالعات گزارش شده، خاکستر درشت نی در آزمایشات 3،4،5 و 6 بدون رسیدن به حداکثر و با افزایش ویتامین D3 در غذای جوجه ها افزایش یافته است. خاکستر درشت نی یکی از ملاکهای اصلی برای افزایش سطوح ویتامین D3 در غذای جوجه است. همانند تحقیقات قبل که توسط مورفی و همکاران (1936) انجام شد و تبک و همکاران (1936)، گریمینگر(1966) و ادوارد (1966) هم به آن پرداخته اند سطح ویتامین D3 را در غذای مادر بررسی کرده و ارتباط مثبتی را با خاکستر استخوانی جوجه ها یافتند.
وجود رکتز 100% جوجه ها (آزمایش 1 و 2) نشان می دهد که متابولیسم ویتامین D هر غذای پایه وجود ندارد و محیط بدون نور UV بی تأثیر است. نقش ویتامین D3 در افزایش نرمی استخوان توسط لانگ و همکاران (1984) گزارش شده است. تأثیر غذای ماد ربر خاکستر درشت نفی و نرمی استخوان Ca برای جوجه ها در سرتاسر آزمایش بررسی شد.
همانند نتایج بدست آمد در این کار،TD توسط برخی از محققان معرفی شده است. ادوارد و همکاران (1992) دیدند که 52 و 40% از TDدر آزمایش 2 در محیط بدون نور UV در جوجه های که از 95/0% کلسیم تغذیه می کردند و IU 200 ویتامین D3 می خوردند TD کمتر شده است. الیوت و ادوارد (1994) دیدند که TD در سه دسته از جوجه های تخمگذار که از غذای مربوطه استفاده می کردند دیده شد. هرچند ضایعات در (n%)Athens Canadian Randombred و عدم وجود جوجه های سفید گلهورن (0%)Comb دیده شد. میشل و همکاران (1997) به آزمایش جوجه های انتخابی پرداختند و TD و سطوح مختلف ویتامین D3 در آنها بررسی شد. جوجه هایی که از IU/kg1600 تغذیه می کردند و توسط میشل و همکاران (1997) بررسی شدند به ترتیب دارای 83 و 33%، وTDو24 و13% نرمی استخوان برای جوجه های انتخابی برای TD بودند. الیوت و ادوارد (1997) دیدند که TD و دیکتز ca در جوجه های بزرگ شده در محیط بدون UV که از مقادیر مختلفی D3 استفاده می کردند بیشتر بود. جوجه هایی که از D3 بیشتر استفاده می کردند کاهش TD (50%) و نرمی استخوان Ca(7%) داشتند. فریت و والدروپ (2003) کاهش وجود TD و شدت تغذیه جوجه های تخمگذار را گزارش کردن و (1994) هم مصرف IU4000 ویتامین D3 را پیشنهاد کرد. مک کورمک و همکاران (2004) گزارش کردند که فرآورده ی غذایی ویتامین D3 IU/kg1000 مانع از TD در جوجه های 14 روزه ای شد که از 8/0% کلسیم و 25/0% فسفر یا 1% کلسیم و 5/0% استفاده می کردند ولی غذایی که دارای کمبود Ca P , نرمال بودند استفاده نمی شد و این امر باعث افزایش TD می شد. بیکر و همکاران (1998) در آزمایش روی محیط بدون نورUV نشان داد جوجه ها می توانند سطح بالای ویتامین D3 در غذا داشته باشند.
وجود TD کم در جوجه هایی که از ویتامین D3 استفاده می کردند می تواند در ارتباط با نسبت رشد ضعیف باشد. چند محقق به کاهش وقوع TD در جوجه هایی که رشد ضعیف داشتند نسبت به جوجه هایی که رشد زیاد داشتند پرداختند.
هیچکدام از مطالعات قبل به سطح تغذیه با D3 برای مرغانی که جوجه تولید می کردند نپرداخته بودند. NCR (1994) مقدار IU/kg300 ویتامین را برای مرغان تخمگذار سفید که هر روز 100 گرم غذا مصرف می کردند تعیین کردند. سطوح مشخص برای نژادهای تخمگذار در کتابهای و راهنماهای تجاری 500 تا IU3500 ویتامین D3 است. در این تحقیق، تصور شده که همه جوجه ها هر کیسه ی زرده ویتامین D3 ندارند زیرا آنها از مرغانی هستند که سطح تغذیه D3 مختلفی داشته اند. این متغیر جدید در این تحقیق مقایسه میان اثرات ویتامین D3 را در غذای جوجه در بین تحقیقات تغییر می دهد. ارزیابی تحقیق نشان می دهد که افزایش سطح ویتامین D3 در غذای مادری باعث افزایش وزن بدن جوجه می شود. نتایج تحقیقی همیشه از نظر آماری برای خاکستر استخوان درشت نی،TD ،ریکتز، Ca در آزمایشات مختلف روی جوجه ها مهم نیستند و این نشان می دهد که مرغان تخمگذار باید جوجه های سنگین تر و سالم تری تولید کنند و این میزان بیش از حداکثر تولید تخم در مرغان است و بیش از مقدار پیشنهادی (1994) یا اسکات و همکاران (1982) است. بویژه وقتی پرندگان در محیط های رشد کننده که دارای نور UV قابل اندازه گیری هستند.

منابع:

1)A/Atencio and.H/M/Ed wards /Jr and ?G Pest: March/20/2005 – Effect of vitamin D3 Dietary supplemenetation of Baroiler Breeder Hens on the Performance and Bone Abnormalities of the Progeny.
2) Abstract/ A.H/M/Edwards Jr and W . M Britton.1998.
The influence of Vitamin A on the utilizion and amelioration of Toxicity of chole Calcyfrol 1/25 – hydroxyl colecalcyfrol / and 1,25 dy hydroxy Cdecalafrol in yong broiler chiclcens (Sci 585 – 593).
3) Abstract/ Lec Waba M/F and K . D Roberson (2003). Effectivention of Tibia dyscondor plasia in Ross cockerels dependes on dietrany calcium /eve/ (Sci / 1769 – 1777)